من و خیال و تنهایی !!!

خط خطی های نلسون

من و خیال و تنهایی !!!

خط خطی های نلسون

چه زود بزرگ شدم !!!

امروز با دو تا از دوستام رفتیم پارک

یه دل سیر تاب بازی کردیم

از سرسره ای که تا چند وقت قبل برام بلندترین ارتفاع دنیا بود بالا رفتم و سر خوردم پایین

بعد این همه سال

همون حس بچگیم ، همون شادی با این تفاوت که خیلی زودتر از گذشته رسیدم پایین !

یه وسیله بازی هم اونجا بود که من و دوستام هر چی همفکری کردیم نفهمیدیم چجوری باید از اون استفاده کنیم

راسی چند وقته سرسره بازی نکردی ؟!

نظرات 7 + ارسال نظر
آتیش پاره شنبه 10 مرداد 1388 ساعت 08:23 http://miss-atishpare.blogsky.com

سرسره رو از اون اول دوس نداشتم!! ولی تاب بازی برنامه هر روزمه! :دی

هانیه شنبه 10 مرداد 1388 ساعت 14:00 http://hanieh1989.blogfa.com

اخ جون گفتی سرسره! من آخرین بار ۴ماه پیش بود ولی راستش و بخوای دردم گرفت! ولی اگه بازم موقعیتش پیش بیاد میرم!

این دردو هم دوست دارم

عرفانه شنبه 10 مرداد 1388 ساعت 16:08 http://www.dokhtare-baroni.blogfa.com

سلام!
خیلی وقته!!!
چقدر دلم برای تاب سوار شدن تنگ شده!بلند می شدم رو پاهام می ایستادم رو تاب سرعت می رفتم!
چقدر حس خوبی بود!

ماه لی لی یکشنبه 11 مرداد 1388 ساعت 12:09


کودکی.........کودکی.........کودکی ..خوشحالم که هنوز کودکم..بیمحابا تاب سواری میکنم..سرسره سوار میشم واز الاکلنگ کیف می کنم..

زهرا یکشنبه 11 مرداد 1388 ساعت 23:56 http://www.honaremanzendegi.blogfa.com

فردای ان روز که معلم الفبا را اموخت خود را دیدم حافظ می خواندم و در پستو مهر یادگار بر دفترهای مشقم مزدم.

چرا کیش؟چرا مزاحم؟
مزاحمت یادم نمییاد.
دی یعنی چی؟؟؟؟

:دی ( یعنی من که دارم می خندم با نیش باز)
می خواستم ببینم اون پشت چیا
واسه چی جم شدن

نازنین سه‌شنبه 20 مرداد 1388 ساعت 22:28 http://sepidartanha.blogfa.com



سلام دوست عزیز

ممنونم از این همه محبتی که در حف من داری و بازم ممنون از اینکه منو قابل دونستید تشریف آوردید
بازم پیشم بیاید

فروغ دوشنبه 2 شهریور 1388 ساعت 05:16

من که همیشه بچگیمو با خودم نگه می دارم!هر قدر هم سنم بره بالا.....

بقیه رو نمی دونم!

یعنی میخوای بگی بزرگ شدی
بعید می دونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد