دیشب با دوستم شرط بستم !
ساعت 4 صبح دوشنبه دوازدهم مرداد 1388
بعد از یه گپ خودمونی و یه پرس درد و دل کامل با سس اضافه
سر اینکه کدوممون زودتر عروسی میکنیم
من که شک ندارم اون زودتر عروسی میکنه
ناسلامتی پسر بزرگ خونوادشونه
چجوری بگم
باید زودتر عروسی کنه
من که پول خرید ربع سکه رو ندارم
...............................................................................................................................
پ . م : این اولین لاگیه که تو روز روشن می نویسم !
من حدوداْ ۸ سال ه تاب نخوردم
راستی خیلی باحاله مسابقه بزارین برای عروسی کردن!
ای بابا! انقدر از این شرطها با این و اون من بستم که خدا میدونه!
تو که پولشو نداشتی بیخود کردی شرط بستی!! :دی
بعدشم نگران نباش اگرم تو زودتر عروسی کنی سر عقد انقــــــد سکه بهتون میدن که میتونی ۶۰ تا شرطو پاسخگو باشی!! :دی
نه
همش ماله خودمه
نمی خوام :دی
فقط .مهم اینه که هنوز قد هیچ کدومتون به این حرفا نرسیده...اول کاندیداتوری ریاست جمهوری بعدش..
راستی تو کابینتون جایی برا عروس خانم هم باشه ها........
بعدش هم عکاس که دارین نه؟
دست درد نکنه دیگه :دی
به من رحم نکردی به دوسم که رحم کن
پس فردا شاکی شد با خودتا
عکاسسسسس ؟!
هوووووووووم
عکاسم می خواد مگه :دی
به قول شاعر:
هر که زنی نی عقلی کمن:D
چرا عصبانی میشی؟من که نگفتم شاعر می گه:-"
بعله بعله
متوجم :دی