بالاخره تصمیم گرفتم برم باشگاه
حس کردم اگه اینجوری ادامه بدم یه چند مدت دیگه هیچکدوم از لباسام اندازم نشه ( البته زیادی دارم شلوغش میکنم ولی لازمه ، باید یکم خودمو بترسونم )
قبل دانشگاه همه تلاشم در راستای زیاد کردن وزنم بود و حالا کارم به جایی رسیده که به فکر رژیم افتادم
همش تقصیر خودمه
زیادی به خودم سخت گرفتم
اون استرس ها
بی خوابی های شبانه و بحث های فلسفی با دوستان
و خیلی دلیلای دیگه ... ( این اجازه رو دارین که هیچکدوم از این دلیلا رو باور نکنین )
خلاصه اینکه می خوام سعی خودمو بکنم تا به وزن دلخواه برسم
جوری که وقتی دارم تو خیابون راه میرم مردمی که منو میبینن به همدیگه بگن :
اوووه مانکنه رو نیگا
.......................................................................................
پی نوشت :