صحنه نگه داشتن قطار تو فیلم فریاد مورچگان ، واژه حماقتو یادم میاره !
وقتی پرسی فیلمه Green Mile رو میبینم پیش خودم میگم بازم حماقت !
یا موقعی که مردِ فیلم The Last Kiss به نامزدش خیانت میکنه !
و الان دارم فک میکنم چرا هیچوقت خودمو یه احمق فرض نمی کنم ؟!
.......................................................................................
پی نوشت :
نشسته ای دوباره روبروی من/ پس از گذشت فصلها/ تو را نگاه می کنم/ دلم چه تنگ می شود
va man hamishe fkr mikonam 2 dar royahayat ahmaghe khobi nakhahi shod...!!!
albate agar bashi
man k fkr nemikonam
شاید
شایدم نه
راحت دروغ میگیم؟؟نه از راحت 100 k/m اونورتر!!!!
چرا دروغ میگیم؟
منم یه مدت خیلی بهش فکر میکردم واسم خیلی جالب بود فقط به این نتیجه رسیدم که دروغ نگیم نمیتونیم زندگی کنیم!!!یعنی الان همه ی کارها همه ی حرفها همه ی دوستی ها همه ی اتفاقها با دروغه پیش میره!!!همین!
انگار با دروغ زنده ایم ...
دروغ گفتن شده یه عادت و یه جلو اندازی کارامون و در رفتن از زیر خیلی چیزا نه یه گناه :D
پیچیده بود!