چقدر دلم میخواد با یکی حرف بزنم
یا نه
فقط یکی باشه که الان احساس تنهایی نکنم
فقط الان !
چرا هیچکی نیست ؟!
هیچکی
هیچکی
فرصتای زیادی رو تو زندگیم از دست دادم
حسرت هیچکدومشونو نمی خورم جزء یکی
فقط یکی ...!!!
.......................................................................................
پی نوشت :
قدم زدن تو سکوت شبِ کوه رو تجربه کردین ؟
وقتی که فقط و فقط صدای جیر جیرک ها است که گاه به گاه این سکوتو میشکنه
زیر نور ستاره هایی که به سقف آسمون چسبیدن و میتونی دستو دراز کنی و اونا رو بچینی
و زیر نور مهتابی که شبیه یه قرص نونه که یه گاز کوچولو بهش زدن
اونم تنهایی
واقعا عالی بود
نمی دونین چه فکر و خیالاتی به سر آدم میزنه !
اصلا نمیشه توصیفش کرد ( میشه ها ولی کار من نیست )
پس پیشنهاد میکنم خودتون امتحان کنین
.......................................................................................
توصیه ایمنی :
پی نوشت :
بدم میاد از اونایی که ادای آدمای نا امیدو در میارن
هی غر میزنن
هی غر میزنن
اه
بدم میاد ...
.......................................................................................
پی نوشت :
دلم خوش بود که امروز آخرین روزه
که چند روز دیگه کارتمو میذارم تو جیبم ( شایدم نمیذاشتمش تو جیبم )
ولی چکار کنم که فعلا چرخ گردون خیال نداره با من راه بیاد
همش یه عکس ناقابل کار آدمو خراب میکنه
فدای سرم !!!
.......................................................................................
پی نوشت :