من و خیال و تنهایی !!!

خط خطی های نلسون

من و خیال و تنهایی !!!

خط خطی های نلسون

عصبانیم !!!

عصبانیم

عصبانی

حتما اونایی که اولین پست منو خوندن میگن چقد آدم بی احساسی هسم

که اونجوری در مورد اونی که دوسش دارم نوشتم

به خدا اینجوری نیس

منم مثه شماهام

ولی امون از دس نلسون

از همین روز اول میخواد منو سانسور کنه

شاید می خواد گربه رو دم حجله بکشه

حرف حسابشم اینه که احساست باید تو دلت بمونه

هیچکی نباید در موردش بدونه

آخه اینجوری قداستش حفظ میشه

من که متوجه حرفشو منظورش نشدم

شما اگه فهمیدین منظورش چیه به منم بگین

ولی از همه اینا بگذریم

عصبانیم عصبانی

می فهمی ؟!

نظرات 2 + ارسال نظر
آتیش پاره یکشنبه 28 تیر 1388 ساعت 14:12 http://miss-atishpare.blogsky.com

راس میگه دیگه! :دی
شاید منظورش اینه که احساساتتو مستقیم به اون بگی نه به غریبه ها!
عصبانی نباش بابا حل میشه*:

یعنی اون خودش نمی فهمه ؟!
پس واسه چی اسمشو گذاشته دوس من
تازه هیچکی واسم غریبه نیس
همه مثه خودمن ( چشمک )

فروغ دوشنبه 2 شهریور 1388 ساعت 05:31

منم با نلسون موافقم!جار زدن یه سری چیزا از ارزشش کم می کنه!اما خوب به موقعش هم آدم نباید خودشو سانسور کنه!اینم یه توصیه ی بی بیانه,پس به اونی که باید بگی بگو تا ما شیرینیشو بخوریم:D

گریزی بود به گذشته
الان مطلقا هیچ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد